کتاب وردهایی برای فراموشی آدرین یانگ ترجمه مهسا حسینی سارانی

کتاب وردهایی برای فراموشی آدرین یانگ ترجمه مهسا حسینی سارانی

کتابی خوش خوان که همزمان داستانی جنایی و عاشقانه را دنبال می کند.

داستان هایی بود که فقط جزیره از آنها خبر داشت. همانهایی که هیچ وقت کسی تعریفشان نکرده بود این را می دانستم چون خودم یکی از آن داستان‌ها بودم. همین طور که جلوی کشتی فرابر ایستادم میرشا مثل هیولای خفته ای در آبهای سرد از لای مه بیرون آمد باد برسوزی انگشتهایم را که دور نرده ها چسبیده بودند، بی حس کرده بود و وقتی آب دهانم را قورت دادم محکم تر به نرده ها چسبیدند. این لحظه را هزاران بار تصور کرده بودم حتی روزهایی که هیچ مطمئن نبودم جزیره اصلا وجود داشته باشد؛ ولی همین جا بود و مثل پوست روی استخوان هایم واقعی.

دست هایم را در جیب کنم فرو بردم و به منظره‌اش پشت کردم، انگار این کار همه ی اتفاقات ناگواری را که آن جا افتاده بود پاک می کرد. آخرین باری که روی عرشه ی فرابر ایستاده بودم، هجده سالم بود و به جای این که ببینم جزیره از دور بزرگتر می شود. می دیدم که به همراه زندگی ام در آنجا ناپدید می‌شود. مادرم صورتش را از من برگردانده بود تا اشک‌هایی را که روی گونه های قرمزش پایین می‌آمد پنهان کند؛ ولی در سینه ام حرف‌های نگفته اش را حس می‌کردم، این که همه چیز را خراب کرده بودم و ته دلش هرکز قرار نبود من را به این خاطر ببخشد.

از همان شبی که جسد لیلی بهترین دوست امری بلک وود پیدا می شود و آگوست سالت، پسری که دیوانه وار دوستش دارد متهم به قتلش می‌شود. زندگی ابری برای همیشه تغییر می کند. حالا چند سال گذشته و امری زندگی ای را از سر می گذراند که در نوجوانی فکرش را هم نمی کرد یعنی اداره کردن کسب‌و‌کار خانوادگی شان، چای خانه ی بلک وود در جزیری مه آلود و دور افتاده ی سرشا.

ولی وقتی جزیره که در داستان‌های عامیانه و جادو ریشه دارد نشانه هایی از اتفاقات عجیبی را نشان می‌دهد امری می‌فهمد چیز جدیدی در راه است.