کتاب الینور آلیفنت کاملا خوب است تالیف گیل هانیمن ترجمه آرتمیس مسعودی

کتاب الینور آلیفنت کاملا خوب است تالیف گیل هانیمن ترجمه آرتمیس مسعودی

درباره کتاب

گیل هانیمن دانش‌آموخته‌ی دانشگاه‌های گلاسگو و آکسفورد است و بعد از آنکه تنها سه ماه پس از نگارش رمان «الینور آلیفنت کاملا خوب است» با موفقیت و سود مالی چشمگیری روبرو شد، تصمیم گرفت سمت اداری‌اش را در دانشگاه تحصیلات تکمیلی گلاسگو رها و به طور تمام وقت مبادرت به نوشتن کند.

از جمله جوایزی که این کتاب موفق به دریافت آنها شده می توان به موارد زیر اشاره کرد:

• رمان سال بریتانیا، برگزیده The British Book Awards 2018
• کاندید نهایی جایزه زنان Baileys 2018
• برنده جایزه ی WHSmit's Book 2017
• برنده جایزه ادبی کاستا Costa Book Awards

این کتاب توسط خانم “ آرتمیس مسعودی “ ترجمه و از سوی نشر آموت در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است.

داستان کتاب

هرگز کسی به الینور نگفته است که زندگی باید بهتر از خوب باشد.
الینور آلیفنت در برقراری ارتباط اجتماعی با مشکلاتی روبروست و هرچه را که فکر می‌کند، به زبان می‌آورد. او برنامه‌ی زندگی‌اش را طوری چیده است که از هر نوع تعامل اجتماعی دور باشد. حتی آخر هفته‌ها را هم طوری تنظیم می‌کند که پیتزای منجمد، نوشیدنی و گفتگوی تلفنی با مادرش، جزء برنامه‌ی همیشگی‌اش باشد.
اما وقتی ریموند، کارشناس شلخته و دست و پا چلفتی اداره سر راهش قرار می‌گیرد، همه‌چیز تغییر می‌کند. الینور عجیب و غریب به آرامی قدم به زندگی‌ای می‌گذارد که هرگز فکر نمی‌کرد به او تعلق داشته باشد. او می‌آموزد که گذشته‌ی انسان لزوما آینده‌ی او را تعریف نمی‌کند…

داستان از زبان الینور یک دختر سی ساله‌ی کارمند روایت میشه. طنز جذابی در لحن این دختر نهفته است و از طرفی نشانه‌هایی در لحنش هست که پیام یکسری تلخی‌ها رو در ادامه داستان میده... همچنین سورپرایز جالبی که در اواخر داستان وجود داره…

برخی از نقدهای معروف درباره کتاب “ الینور آلیفنت کاملا خوب است “

“ الینور آلیفنت کاملا خوب است” یک اثر ادبی واقعی است: طنزآلود، رقت‌انگیز و غیرقابل پیش‌بینی. ماجرای خروج او از سایه‌های تاریک، استادانه در هم تنیده شده و بسیار مهیج است. (جوجو مویز نویسنده ی کتاب “ من پیش از تو “)

هانیمن با استادی زنی را به تصویر می‌کشد که رنجی درونی دارد و روی چهره و قلبش رد زخم به جای مانده است اما توان آن را دارد که دوست داشته باشد و دوست داشته شود. داستان الینور، خواننده را تحت تاثیر قرار می‌دهد. (مجله‌ی کتاب پابلیشرز ویکلی)

راه رفتن با کفش‌های سیاه چسبی الینور و نگاه کردن با چشم‌های وسواس‌آلود او با چاشنی طنز، بسیار سرگرم‌کننده است اما داستان، خواننده را با گذشته‌ی غم‌انگیز او هم همراه می‌کند تا بتدریج دریابد که او چطور الینور شده است. این کتاب، رمانی هوشمندانه، جذاب و دلگرم‌کننده در مورد یک زن مجرد است. وقتی الینور با گذشته‌ی تاریکش رو‌به‌رو می‌شود و آن را به آینده‌ای روشن‌تر بدل می‌کند، مخاطب شادمان می‌شود. (بوک لیست)

این داستان، دلنشین و بسیار هوشمندانه است با ریتمی عالی و موضوعی غیرمتعارف، هیجان‌انگیز و جالب؛ داستانی جذاب در مورد تنهایی، امید، اندوه و انسانیت. نوع پرداخت هانیمن بسیار عالی است و الینور به این زودی‌ها از خاطر بیرون نخواهد رفت. (آسوشیتدپرس)

وقتی الینور می‌آموزد که گذشته لزوما تعیین‌کننده‌ی آینده نیست و او هم می‌تواند شاد باشد، خواننده همراه با او می‌خندد و خوشحالی می‌کند. هرکسی که شخصیت‌های غیرعادی را دوست دارد، باید این کتاب را بخواند. (بوک پیج)

موضوع اصلی این رمان نیاز انسان به داشتن ارتباط است که الینور در ابتدا آن را مورد تمسخر قرار می‌دهد. او مطمئنا کاملا خوب نیست اما یکی از تفکربرانگیزترین قهرمانان داستان معاصر است. (روزنامه‌ی ایرلندی آیریش تایمز)

سرشار از خنده و امید است و به نیروی عشق و دوستی برای نجات حتی در هم‌شکسته‌ترین انسان‌ها ایمان دارد. (جورجیا کاستال ایلاستریتد)

هانیمن نور و سایه، طنز تلخ و فاجعه‌ی درهم ‌شکسته شدن را به شیوه‌ای فوق‌العاده در هم تنیده است. امتیاز ساخت فیلم از این رمان خریداری شده است. (روزنامه‌ی ایندیپندنت)

الینور آلیفنتِ “ گیل هانیمن “ مانند رمان معاصر “جین ایر” ، زنی است با زخم عمیق تنهایی و سایه‌ی کودکی دلخراشی که حتی طاقت به به یاد آوردنش را هم ندارد اما بتدریج با شهامتی فوق‌العاده به آنچه باور نمی‌کرده سزاوارش باشد، دست می‌یابد. (پاولا مکین، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز)

قسمت هایی از کتاب

بعضی از آدم ها، آدم های ضعیف از تنهایی میترسند .چیزی که نمیتوانند درک کنند آن است که در تنهایی ازادی عمل بیشتری دارند. وقتی کسی متوجه شود به کس دیگری نیاز ندارد می تواند از خودش مراقبت کند موضوع آن است که بهتر است هر کسی فقط از خودش مراقبت کند.ما هر چقدر هم تلاش کنیم نمیتوانیم از دیگران حمایت کنیم ما برای نجات دیگران تلاش میکنیم، شکست میخوریم و دنیایمان در اطرافمان فرو میریزد ،میسوزد و خاکستر میشود.

وقتی به دقت اطرافم را نگاه میکردم، متوجه میشدم موفقیت اجتماعی، اغلب اوقات با کمی تظاهر کردن به دست می آید. گاهی اوقات انسانهای محبوب ناچارند به چیزهایی بخندند که به نظرشان زیاد خنده دار نیست، کارهایی انجام بدهند که دلشان نمیخواهد و با کسانی باشند که اصلا از مصاحبتشان لذت نمی برند. من نه. من سالها پیش تصمیم گرفتم اگر قرار شد بین تظاهر کردن و تنهایی یکی را انتخاب کنم، تنهایی را برگزینم. آن راه امن تر بود.

با چنان عشقی او را نگاه می کرد که من ناچار شدم رویم را برگردانم.به خودم گفتم لااقل فهمیدم عشق چه شکلی است.باز هم خوب است. تا آن وقت کسی مرا آنطور نگاه نکرده بود. اما اگر روزی کسی آن کار را میکرد، میتوانستم آن را تشخیص دهم.

زيبایی، از همان لحظه‌ای كه كسی مالكش می‌شود، رفتنی و زودگذر است. بايد دشوار باشد. آن فرد هميشه بايد سعي كند ثابت كند چيزهای بيشتری هم دارد و هميشه دلش می‌خواهد مردم درونش را هم ببينند و او را به خاطر خودش دوست داشته باشند، نه به خاطر اندام متناسب، چشم‌های درخشان يا موهای پُر پشت و براقش.

شما می توانید این کتاب را هم اکنون از فروشگاه کتابیار سفارش دهید.

برای مشاهده سایر کتاب های رمان و داستان اینجا کلیک کنید.